به گزارش ایسنا، مسعود دشتبان شامگاه سه گانه شنبه هفتم خردادماه جاری داخل سن ۷۲ سالگی بر اثر مصیبت سرطان کوچیدن.

این بازیگر طراح متولد ۱۳۲۶ در شهر همدان، فارع التحصیل دانشکده هنرهای زیبا بود، که تجربه طراحی پوستر فیلم های سینمایی و پویانمایی کوتاه و بلند و برگزاری نمایشگاه های تکی را تو کارنامه صنف ای خویشتن دارد.

داخل ابتدای مراسم تشییع پیکر او که صبح پنجشنبه نهم خرداد برگزار شد، کامران ملکی، هیکل هیئت مدیره ساختمان سینما که به عنوان قوطی پیشگاه داشت، اشعار کرد: امروز درون ماه میمون رمضان به مشایعت مردی آمدیم که همواره به دنبال عاطفه و مقصود هایش در هنر رفت. مطمئناً جشنواره فیلم فجر و بسیاری از فیلم های سینمای ایران که پوسترهایشان توسط دست های هنرمند او ساخته شد، گالری هایی که آثار ارزشمند او درون آنجا به نمایش گذاشته شد و دوستانش، ابد او را به یاد خواهند داشت.

در ادامه، امیر اثباتی، برنامه ریز صحنه و دکور سینما، با عزت تسلیت جابجایی این ستاره به قوم و دوستان او بیان کرد: مسعود از خاندان قدیمی گرافیست های قدیمی همدانی بود که داخل تهران کار می کردند. فداکار از آنها اکنون دیگر در کنار ما نیستند و برخی نیز همانند قباد بلیغ هنوز فقره می کنند. تصویری که من از او دارم، متعلق به ۴۰ سال پیش است که استراحت وجود پوستر نمایشگاه یکی از دوستانمان را کار کنیم و او با روی باز این کار را کرد. تصویری که از او دارم، آدمی پرشور و پر تحرک وجود که همیشه به پشت کمک و انجام ایده های جدید خود بود. ارتباط زیادی نداشتیم ولی چند باری حزن را دیدیم.

او اضافه کرد: طراحی فیلم 《هی مجرا》 باعث شد که همکاری حرفه ای داشته باشیم. کارهای یدکی کرده و قطعاً دیگر دوستان این را بوسیله تفکر خواهند داشت. داخل شایسته کردن ای که تصویر آدم ها در حیثیت چند لحظه می تواند مخدوش شود، عرض افرادی مانند او را بدانیم که داخل ذهن ها می مثل.
مسعود پیازچه جوزانی، کارگردان سینما، بیان کرد که کار سختی است که بخواهد درباره یک گرافیست، یک نقاش، یک مجسمه ساز و یک فیلمساز انیمیشن که همدم او بوده صحبت کند.
او ادامه داد: بعضی آدم ها بی نهایت استثنا و متفاوت اند و درونشان مانند چشمه زلال است و به انسان و انسانیتی که دودمان ما می شناسد، نزدیک تر هستند. یک وهله که یکی درباره فیزیک کوانتوم توضیح می داد، گفت که تو آن، ذرات با هم برخورد می کنند و یکدیگر را جذب می کنند. سوال این بود که آیا این امر اتفاقی است؟ من که چیزی از کوانتوم نمی دانم ولی احساس می کنم که ما همان ذراتیم و هیچ اتفاقی حلق که به تیمار جذب شویم. الآن با ورود گوشی ها، رفاقت ها سطحی شده است. رفاقت بوسیله این است که بدانید با هم هستید و مثل هم فکر می کنید.

جعفری جوازنی درون همین راستا افزود: مسعود همین روش بود. سال ۶۲ که به ایران بازگشتم، یک دفتر بوسیله ما دادند که کارهایی را در آن انجام دهیم. داخل آنجا بود که او نیز به عنوان گرافیست بوسیله جمع ما اضافه شد و چه کسی بهتر از او؟ آرزوهایی داشتیم و می خواستیم کران های جدیدی را مدل سازی کنیم. کتاب هایی دنبال آن ساختمانی وجود که یک روز آمدند همه را همین طوری جمع کردند و سوزاندند، گرچه چیز خاصی نداشتند. غلام بغض کردم ولی مسعود آمد و گفت: 《مسعود جان! این ها فقط کاغذاند، کتاب را که نمی استعداد آتش زد.》 از آنجا وجود که رفاقت ما آغاز شد. او ابد لبخند می زد و می خندید. مسعود دشتبان با عشق امر می کرد. او یک مرد بزرگ و ایران دوست بود و به فرهنگ ایرانی خاطرخواهی می ورزید و با آن عمر می کرد. آرزو می کنم که قرین او باشم ولی نمی توانم. او می گفت خاک بابای سایرین که ایراد می گیرند ولی ما باید خلق کنیم، در مدت زمانی تاریخ ما را به یاد خواهد آورد.
این کارگردان سینما با بغض گفت: می دانم که الآن یک مکان همین جا هستی و می گویی که غلام دارم زیاد حرف می زنم. تو جای قباحت نمی توانی بروی، چون پاک بودی و ایجاد کردی. از تو ممنونم که کنارم بودی و باعث شدی من ورزیده منحوس.
طبیب مهدی رحیمیان نیز فقدان این هنرمند را دلداری گفت و دنباله عدالت: افتخار آشنایی من با او به میانه های دهه ۶۰ برمی گردد. زمانی که درون موسسه ندا و سیما کار و درس می کرد. گاهی دور و گاهی نزدیک بودیم. روحیه لطیف، مزاح گو، مسرور و هنرمندانه او بود که درون بین دوستانش یاد می شد. هیچ گاه کسی سوا مرحمت از او یاد نمی کرد. از معدود هنرمندانی حیات که الآن ناچیز معلوم می شوند. خلاقگر و بوسیله نوعی در هنر خود صنعتی گر وجود و مردم را از کارش حیرت خورده می کرد. دانشجویانش م بوسیله او دلبستگی مند بودند. فداکار از دوستان می روند و جایشان همیشه تهی خواهد بود ولی برخی یادگاری هایی می گذارند که قدیم بوسیله نیکی از آن بوسیله یاد خواهیم کرد. هنر او و خاطراتش سرمایه وقفه که از او به یاد خواهد ماند و یادش گرامیست.

محمدرضا فیروزه ای - عضو هیئت مدیره نقاشان کشور - همچنین اشعار کرد که ابتدا به همکلاسی خود، خانم مهدوی تسلیت می گوید و افزود: او تنها خاص سینما نبود و در نقاشی مدل سازی صنعتی و… نیز فعالیت داشت. دو تصویر بالاسر تشریفات دو چهره متفاوت از او را نشان می دهند. یکی چهره ای زیاد جدی و دیگری چهره ای مهربان. او از انسان های بزرگ خطه زاگرس است که آمده و فعالیت کرده. او در دکه و محل کار خودش فعالیت هنری می کرد و هر بار به خانه هنرمندان می آمد مفرط شدید صحبت می کرد که چرا فلان کار را نکردی. سپس مشفق می شد و از کارهایی که کرده وجود می گفت و واقعاً ذوق می کرد. آیا ما واقعاً قدر هم را می دانیم؟ آیا می دانیم درون چند سال گذشته چه بوسیله او گذشت؟ نمی دانم چرا در مرزوبوم هنر هوای هم را نداریم و تا وقتی هستیم حواسمان به هم نیست. بیاییم غره تمرین کنیم که هوای حزن را داشته باشیم. ما همه زیر یک سایبان ارشد به نام هنر با هم جمع شده و با هم فرقی نداریم.

اسماعیل شرعی - جثه هیئت مدیره آسیفا - همچنین داخل دنباله گفت: من دانشجوی او بودم و از او خیلی چیزها یاد گرفتم و درون مرزوبوم انیمیشن بوسیله او مدیونم. اجتماع انیمیشن فقدان او را تسلیت می گویم. حالم کثرت خوب ازاله و نمی توانم خیلی برای او گپ کنم. او جواهری بود که از مشت رفت ما از این اساتید اندک نداریم و باید درون زمان حیاتشان به آنها ارج دهیم و عزب تو زمان مرگشان به رسوم آنها نرویم و قبل از آن به سراغ آنها برویم. او تو مملکت های مختلف تخصص داشت و برای من فرصت خیلی خوبی بود که از علم او استفاده کنم. در حوزه آموزش بیش بخشنده بودند و بوسیله من هم یاد دادند که چگونه با دانشجویانم فرمان کنم. سوای اینکه دانشجوی او بودم با او شریک غم داشتم. درون طراحی پوستر مهمانی فجر از دانشجویانش استفاده کرد که این امر تأثیر مثبتی را تو آینده موثر ما داشت.
در اختتام بامداد دشتبان - پسر مسعود دشتبان - متنی را درباره پدرش خواند که داخل آن امده بود: پدرم معلم، هنرمند و محقق حیات. هر نوع کار هنری را که توانست تجربه کرد و به هر چه دست می زد قطعه اهمیت می شد، ولی عاشق نقاشی بود و در نقاشی سبک خودش را داخل آبرنگ داشت. خواستار کوه و درخت بود دلش که می گرفت او را جایی می بردیم که کوه و شجر ببیند. ساز سازی هم از عشقش به شجر وجود. انتخاب درخت بخاطر او مانند جادو حیات اما موسیقی او را می گرفت و هواخواه موسیقی ایرانی وجود. تو این اواخر حال ناآرامی داشت ولی با گوش اعطا کردن بوسیله موسیقی سنتی آرام می شد. ابد به دنبال تدریس و علم وجود و همیشه مشتاق کشور خویشتن حیات و م معاینه می کرد و هر چه می دانست با سایرین به ابونمان می گذاشت. سخت است برای ما نبودنش صدایش و حضورش.

تو ادامه نماز میت در صحن خانه سینما بخاطر این هنرمند فقید خوانده شد و پس از آن پیکرش برای خاکسپاری بوسیله قطعه هنرمندان فردوس زهرا منتقل شد. حاشیه عادات تشییع مسعود دشتبان حاشیه مراسم تشییع مسعود دشتبان

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها